هـنوز که هنـوز است بعضی از صـحنههای زیارت آخـرم در ذهنـم هست. میرفتـم رواق دارالحجـة. پاتوقم برای درد دل کردن با مـحبوبم شده بود آنـجا. این کار روزم بود؛ شبها هم گوشهای از صحن جامع رضـوی با بـچهها هیأت برپا میکردیـم. عاشق شبنشینـی در صحن انقلاب بودم. شبها بعد از هیأت میرفتـم آنـجا. خاصیت منـحصر به فرد صحن انقلاب این است که هم رو به قبلهی دین بودم و هم رو به قبلهی دل.
وقتی پای حرفهای کسی مینشیـنم که بیست و نـهم ماه صفر مشهد بوده، با هر کلمهای که از حال و هوای حرم میگوید یک قدم با پای دل به مضـجع شریف نزدیکتر میشوم. اما مـُدام میگویـم "شنیـدن کـِی بـُود مانند دیدن". بیست و نـهم ماه صفر امسال هم شنیـدههایم از حال و هوای حرم امام رضا ـ علیه السلام ـ دیدنی نـشد؛ اما هر کـجا باشـم با افتـخار میگویـم:
مـن بنـــدهی دربارِ رضـا مـیباشم بردرگــه آن شـاه، گـدا مـیباشـم
مولا و ولینعمت من حضرت اوست مِسکیـنم و محتاج عطا میباشم 1
بـعضی وقتها به مصداقهای بیشتـری برای ضرب المثلِ "شنیـدن کِـی بـُود ماننـد دیدن" پی میبرم. اگر دقت کرده باشیـد این ضرب المثل را زمانی به کار میبرند که از یک مـکان زیارتی یا تفریـحی تـعریف میکنند یا جزئـیات یک واقعه را توضیـح میدهنـد.
به نـظر من این ضرب المثل در مورد کتابها هم میشود به کار برد. خیلیها فقط عباراتـی را از کتابهای مرجـع و مستنـد میشنوند و لذت زیادی هم میبرند از شنیدنـشان. حق دارنـد؛ آخر این کتابها آنـقدر بار مـعنوی به انسان میدهنـد که قابل وصف نیست. کسی که عبارات این کتابها را میشنود منقلب می شود و درس میگیرد، چه برسد به کسی که آنـها را مطالعه میکنـد! مثلاً کسی که کارش تفسیـر قرآن است تأثیـر پذیریاش از قرآن بیشتر است از کسی که فقط تفسیر قرآن را از زبان دیـگری میشنود. پس میشود گفت شنیدن از این کتاب ها کـِی بـُود ماننـد دیدنِ آنـها.
یکی از این کتابهایی که شنیدن از آنـها انسان حقیقتجو را سیراب نمیکند و فقط مطالعه کردنـش است که باعث میشود دری از درهای علوم بیپایان اهل بیت ـ علیـهم السلام ـ برای انسان باز شود؛ کتاب شریف "عیـون اخبار الرضا "2 است.
اگر چه تمام موضوعات این کتاب شیفتگی و جذابیت دارد اما یکی از موضوعات چشمگیر در این کتاب شریف مناظرههای امام رضا ـ علیه السلام ـ با علمای ادیان و مذاهب مختلف به زبان خودشان است. این در حالی است که مأمون با برپایی این مناظرهها قصد داشته جایـگاه علمی و معنـوی امام رضا ـ علیه السلام ـ را کم ارزش جلوه دهد اما همیشه خودش و تمام حاضرین در پایان مناظره مبهوت و حیران علم الهی امام رضا ـ علیه السلام ـ میشدند.
1 ـ مدایـح الــرضویة ، علاء الدین افــشار ، ص 16.
نظرات شما عزیزان: