ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد،
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت،
ویرانه دل ماست که هر جمعه بیادت صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
چه جمعه ها كه یك به یك غروب شد، نیامدی
چه بغض ها كه در گلو رسوب شد، نیامدی
خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شكن
معشوق ما، دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی
گویند که با یک گل بهار نمیشود
من گویم که با تک گل نرگس ما
دنیا گلستان میشود
با گناهانی که از خود ساختیم
ما ظـــــهورت را عقب انداختیم
اللهم عجل لولیک الفرج
یا مهدی ادرکنی
نظرات شما عزیزان: