سیبادو
ما را حمایت کنید
 
سیبادو


نظم امروزین زندگی ما بدون این ماشین ها قابل تصور نیست. ماشین ها و کامپیوترها هر روز پیشرفته تر و دارای توانایی های بیشتر می شوند و به نظر می رسد این توانایی ها صرفا در محدوده قابلیت های مکانیکی نیست؛ بلکه گویا عقل حسابگر آنها، هوش انسانی ما را تحقیر می کند. آیا آنها دارای هوش هستند؟ پاسخ به این سوال، برای بشر امروزی بسیار حیاتی است؛ چراکه اگر آنها هوشمند باشند، چه بسا در آینده به رقیبی برای بشر مبدل شده و در مقابل انسان بایستند. در مقاله ای که هم اکنون می خوانید، از منظر تحلیلی به مساله مذکور یا همان هوش مصنوعی نگریسته شده است.

فلسفه هوش مصنوعی در تلاش است تا به سوالاتی از این قبیل پاسخ دهد که:
ـ آیا ماشین ها می توانند هوشمندانه عمل کنند؟ آیا ماشین ها و دستگاه های ساخت دست بشر می توانند مساله ای را حل کنند که [صرفا] انسان ها با فکر کردن قادر به حل آن هستند؟
ـ آیا ماشین دارای ذهن، حالات روحی و روانی و آگاهی است، همان گونه که انسان واجد چنین صفاتی است؟ آیا ماشین قادر به حس کردن است؟
ـ آیا هوش انسان و هوش ماشین از یک نوعند؟ آیا مغز انسان اساسا یک کامپیوتر است؟

این ۳ پرسش به ترتیب نمایانگر علایق متفاوت پژوهشگران هوش مصنوعی، فلاسفه هوش مصنوعی و دانشمندان شناختی است. پاسخ به این پرسش ها وابسته به ۲ چیز است؛ اول این که انسان هوش یا آگاهی را چگونه تعریف کند و دوم این که چه ماشین ها و دستگاه هایی مورد بحث ما باشند. قضایای مهم در فلسفه هوش مصنوعی عبارتند از:

قضیه تورینگ: اگر دستگاه همچون انسان هوشمندانه عمل کند، همچون انسان هوشمند است.

طرح دارتموث: هر وجه از آموزش یا هریک از دیگر وجوه هوش را می توان چنان بدقت توصیف کرد که امکان ساخت ماشین با روگرفت از آن فراهم شود.

فرضیات نظام فیزیکی نمادین نوئل Newell و سیمون Simon: فرضیات نظام فیزیکی نمادین دارای وسائط لازم و کافی فعل هوشمندانه همگانی است.

فرضیات مهم هوش مصنوعی سرل: کامپیوتری که به شکل مناسب برنامه ریزی شده و دارای خروجی ها و ورودی های سالم است، دقیقا به همان معنایی که انسان ها دارای ذهن هستند، واجد ذهن است.

ماشین وارگی هابز: عقل چیزی جز محاسبه گر نیست.

آیا ماشین قادر است نمایانگر هوش همگانی باشد؟
آیا می توان ماشینی ابداع کرد که بتواند همه مسائلی را که انسان ها با استفاده از هوش خود، حل می کنند، حل کند؟ این پرسشی است که پژوهشگران هوش مصنوعی بیشتر علاقه مند پاسخ بدان هستند. پاسخ به این سوال قلمروی کارهایی را که ماشین ها در آینده قادر به انجام آن خواهند بود و جهت پژوهش هوش مصنوعی را معین می کند.
این پرسش صرفا به عملکرد ماشین ها مربوط است و موضوعات مورد علاقه روان شناسان، دانشمندان شناختی و فلاسفه را نادیده می گیرد؛ چراکه برای پاسخ بدان اهمیتی ندارد که ماشین واقعا بیندیشد (همان گونه که انسان می اندیشد) یا این که صرفا چنان رفتار کند که گویی می اندیشد. موقعیت بنیادین بیشتر پژوهشگران هوش مصنوعی در این عبارت که در طرحی برای کنفرانس دارتموث در سال ۱۹۵۶ بیان شد، خلاصه شده است:
ـ هر وجه آموزش یا هریک از دیگر وجوه هوش را چنان دقیق می توان توصیف کرد که یک ماشین را بتوان با روگرفت از آن ساخت.
استدلال های مخالف این فرض بنیادین می باید نشان دهند که عملا ساخت سیستم هوش مصنوعی ناممکن است، به این علت که توانایی های کامپیوتر دارای محدوده عملی مشخصی است یا به این علت که ذهن انسان دارای کیفیت مشخصی است که برای اندیشیدن ضروری است و در عین حال به واسطه ماشین (یا به وسیله روش های پژوهش هوش مصنوعی معاصر) قابل نسخه برداری نیست. استدلال های موافق فرض بنیادین مذکور نیز می باید نشان دهند که ساخت چنین سیستمی شدنی است.مسلما اولین گام برای پاسخ به این مساله تعریف «هوش» است.

چیستی هوش: آزمون تورینگ
آلن تورینگ در مقاله مشهور و دوران سازش در سال ۱۹۵۰ مساله تعریف هوش را به مساله ساده ای درباره مکالمه، فروکاست. او اظهار می دارد که اگر ماشینی بتواند با به کارگیری همان کلماتی که یک انسان معمولی از آنها استفاده می کند، به هر سوالی که در مقابلش مطرح می شود، پاسخ گوید، ما آن ماشین را هوشمند می نامیم.
نسخه جدید طرح آزمایشی او از یک چت روم آنلاین استفاده می کند، بدین شکل که یکی از شرکت کنندگان یک شخص واقعی و دیگری یک برنامه کامپیوتری است. شرط موفقیت برنامه کامپیوتری در این آزمون این است که هیچ کس نتواند تشخیص دهد که کدام یک از دو طرف شرکت کننده، انسان است.
تورینگ توجه دارد که هیچ کس (جز فلاسفه) هرگز نمی پرسد که «آیا انسان ها می اندیشند؟» به نظر او، به جای بحث دامنه دار درباره این موضوع، عقلانی است که واجد قائل باشیم که هر انسانی می اندیشد.» آزمون تورینگ این فرض را به ماشین ها بسط می دهد:اگر ماشین به اندازه انسان هوشمندانه عمل کند، پس همچون انسان، هوشمند است.

هوش انسان در مقابل هوش به معنای عام کلمه
یکی از انتقادات به آزمون تورینگ این است که این آزمون آشکارا انسان انگارانه (anthropomorphic) است.

اگر هدف نهایی ما ساختن ماشین هایی است که از انسان ها باهوش تر باشند، چرا می باید بر این مطلب پافشاری کنیم که این ماشین ها می باید بسیار شبیه به انسان ها باشند؟
راسل و نویرات می نویسند: «براساس متون مهندسی هوانوردی، هدف رشته مهندسی هوانوردی ساخت ماشین هایی که آنقدر شبیه کبوترها پرواز کنند که بتوانند به این وسیله سایر کبوترها را فریب دهند، نیست.»
پژوهش اخیر هوش مصنوعی، هوش را برحسب عاملان هوشمند (intelligent agents) تعریف می کند. یک «عامل» چیزی است [یا کسی است ] که محیط را درک و نسبت به آن عمل کند. «میزان عملکرد» تعیین کننده موفقیت یا عدم موفقیت عامل، در آزمون است.
ـ اگر یک عامل چنان عمل کند که ارزش های مورد انتظار از میزان عملکرد مبتنی بر تجربه و شناخت گذشته را به منتها درجه برساند، هوشمند است.تعریفی اینچنینی سعی دارد ذات هوش را معرفی کند.
این گونه تعریف نسبت به آزمون تورینگ دارای این امتیاز است که آزمونی برای آن دسته از خصایص انسان، مثل وسوسه دروغگویی که ما احتمالا مایل نیستیم آنها را هوشمندانه بدانیم، نیست. عیب این گونه تعریف نیز این است که قادر به تفکیک عرفی بین «اشیایی که می اندیشند» و «اشیایی که نمی اندیشند» نیست. با این تعریف، حتی یک ترموستات دارای هوش و آگاهی ابتدایی است.
 


 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ارسال در تاريخ شنبه 26 مرداد 1392برچسب:, توسط سیبادو