سیبادو
ما را حمایت کنید
 
سیبادو


توضیحات کاملآوا ( باران کوثری ) دختر جوانی است که در زمینه موسیقی فعالیت دارد و به یکی از همکارانش به نام پدرام ( امیر حسین آرمان ) نیز به او علاقه مند است و این دو قصد دارند با یکدیگر ازدواج کنند. البته خانواده آوا به شدت با این ازدواج مخالف هستند اما آوا همچنان اصرار دارد که با پدرام ازدواج کند. پدر آوا یعنی نادر ( فرهاد اصلانی ) وکیل دادگستری است و مدتهاست که به مصرف مشروبات الکلی اعتیاد دارد و به همین جهت کل زندگی اش را از دست داده و همسرش ناهید ( هنگامه قاضیانی ) که او هم وکیل پایه یک دادگستری است نیز او را ترک کرده است و قصد گرفتن طلاق از وی را دارد. سعید ( حبیب رضایی ) دوست صمیمی نادر است که مدتهاست در خانه او زندگی می کند و حکم یکی از اعضای خانواده نادر را دارد و محرم رازهای آواست. سیمین ( پانته آ بهرام ) که همسر سعید است، مدتی است در فرانسه زندگی می کند اما او هم در این شرایط به ایران برگشته تا بالاخره تکلیف زندگی اش را با سعید مشخص کند.

بزودی آوا و پدرام در هنگام تمرین موسیقی توسط نیروی انتظامی دستگیر می شوند و پس از آزادی از زندان، ناهید برخورد شدید و خشنی با پدرام که اصلا میانه خوبی با او ندارد انجام می دهد. متعاقباً پدرام به آوا اعلام می کند که دیگر نمی خواهد با او زندگی کند و آوا نیز برای مدتی افسرده شده و به مصرف مشروب روی می آورد. سعید که همیشه محرم اصرار او بوده اینبار با مشاهده حالت مستی آوا، او را مورد هتک حرمت قرار داده و روز بعد آوا متوجه می شد که باردار است به همین جهت رگ دستش را می زند. اما این خودکشی ناموفق هست و آوا نیز به بیمارستان منتقل می شود. سعید سپس نزد ناهید می رود و می گوید که به دخترش علاقه مند شده اما ناهید با عصبانیت وی را طرد2 می کند و سعید هم برای ابراز عشق ، نزد آوا باز می گردد اما آوا وی را به قتل می رساند و...


کارگردان :

فریدون جیرانی: تهیه کننده، نویسنده و کارگردانی که اولین فعالیتش را با بازی در نمایشی به نام « عصمت » در سال 1351 آغاز کرد. جیرانی در سالهای بعد فیلمنامه نویسی را پیش گرفت و فیلمنامه تعدادی از فیلمهای مهدی صباغ زاده از جمله « سناتور » و « پرنده » را به نگارش در آورد. اما فیلمی که توانست نام فریدون جیرانی را بر سر زبانها بیندازد، « قرمز » با حضور محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی بود که موفقیت هنری و مالی خوبی برای وی به ارمغان آورد. پس از آن جیرانی « آب و آتش » را کارگردانی کرد که از لحاظ هنری اثری برجسته بود. جیرانی که در سالهای اخیر تنوع فیلمساز ی زیادی داشته که از جمله آنها می توان به ساخت سه گانه « ستاره ها » و فیلم دلهره آور « پارک وی » اشاره کرد. جیرانی همچنین سریالی نیز با عنوان « مرگ تدریجی یک رویا » برای صدا و سیما ساخته است.


درباره « من یک مادر هستم » :

اولین مشکل « من مادر هستم » که تماشاگر به راحتی متوجه آن می شود، نامعلوم بودن زاویه روایت داستان است که گاهی سوم شخص می شود و گاهی هم اول شخص. ظاهراً تمامی داستان « من مادر هستم » از دید سیمین روایت می شود اما در بخشی از داستان ما با وقایعی روبرو هستیم که سیمین هیچ دخالت مستقیم و غیر مستقیمی در آن نداشته است و معلوم نیست این اطلاعات و جزییات را از کجا آورده است!

مشکلات فیلمنامه همچینن در بخش شخصیت پردازی تقریباً تمامی شخصیت ها به چشم می خورد ولی شخصیتی که ضعفش بیش از دیگران هویداست، سعید است. آنچه که جیرانی از شخصیت سعید به ما نشان داده، فردی عاشق پیشه است که برای عشقش همه کاری انجام می دهد اما او خیلی راحت به عشقش تجاوز می کند و سپس ابراز عشقی انجام می دهد که تا پیش از آن آوا حتی روحش هم از آن خبر نداشت. آیا ما باید سعید را به عنوان یک شخصیت متجاوز قبول کنیم یا یک عاشق پیشه؟! حقیقت این هست که فریدون جیرانی به ما می گوید « عاشق پیشه ای که نمی داند چطور رفتار کند » ، اما درک مخاطب « متجاوز » است!

شخصیت بعدی که مشکلات پرداخت آن شاید کمتر از سعید نباشد، سیمین است که تکلیفش نه با خودش نه با مخاطب معلوم نیست. سیمین از فرانسه برگشته و برای زندگی دو نفره اش با سعید تلاش می کند . نکته ای که در فیلم برای مخاطب توضیح داده می شود این است که نادر سالها قبل عاشق سیمین بوده و ظاهراً این دو با یکدیگر روابط خارج از عرف نیز داشته اند. اما سیمین در حال حاضر شخصیتی منطقی به نظر می رسد که نشانی از کینه و نفرت درش وجود ندارد و فیلم هم هیچ نشانه ای از وجود چنین خصوصیتی در سیمین به مخاطب ارائه نمی کند اما به یکباره او رنگ عوض می کند و تبدیل به شخصیتی انتقامجو و کینه ای می شود که حتی با اثبات بی گناهی آوا، فقط به خاطر لج و لجبازی خواهان اعدام است!

در سکانسی که آوا مشغول درست کردن غذا است و سعید نیز در کنار او قرار دارد، به نظرم آوا در لحظه ای که قصد دارد پدرش را مورد خطاب قرار دهد از نام « ناصر » به جای « نادر » استفاده می کند! فیلم هیچ توضیحی در مورد این اشتباه نمی دهد و من هم آن را به حساب عدم تمرکز کارگردان می گذارم! جیرانی برای اینکه موارد حقوقی فیلم ( قصاص و... ) کاملاً بدون بحث باشد، تصمیم گرفت سیمین را از طرف برادر سعید ( که عضوی از5خانواده مقتول به حساب می آید ) به عنوان وکیل با اختیار تام برای پیگیری قصاص این پرونده معرفی کند. مطمئناً با روشی که جیرانی برای قرار دادن سیمین در قلب حکم قصاص قرار داده، دیگر کسی نمی تواند ادعای غیرقانونی بودن حکم را مطرح کند اما حالا از منظر سینمایی این سوال بوجود می آید که این جناب برادر سعید که ما اطلاعی از او نداریم، تا به امروز کجا بوده؟ چرا در کل مدت زمان فیلم نیست و ناگهان یادش می افتد که باید قاتل برادرش را به اشد مجازات برساند؟ چرا وقتی برادرش به قتل رسید به ایران نیامد؟ آیا اصلا باید در جریان مستقیم کارها قرار بگیرد یا خیر؟ و...

یکی از اتفاقات عجیب و غریب فیلم « من مادر هستم » این هست که زنگ آیفون تقریباً هر چند دقیقه مستمر به صدا در می آید! فکر نمی کنم با این وضع زنگ خانه ، در خانه نادر و ناهید هرگز کسی خوابیده باشد. « من مادر هستم » یک مشکل اساسی دیگر هم دارد و آن این است که قانون را بسیار دست و پا بسته توصیف کرده، گویی که اصلاً در کشور مسئله ای بررسی نمی شود و حکم به یکباره صادر می شود. به عنوان مثال در فیلم ناهید خودش را به عنوان قاتل معرفی می کند و قانون هم سریع می پذیرد که او قاتل است! احتمالاً جیرانی این نکته را فراموش کرده که قانون به بررسی صحنه جرم و یافتن سرنخ و جزییات پرونده اقدام می کند و در این مورد خاص هم که دیگر یافتن مجرم کار چندان سهلی نیست!

جنس بازی های بازیگران « من مادر هستم » شبیه به آنچه هست که همیشه از فیلمهای جیرانی سراغ داشتم. جیرانی علاقه خاصی به دیالوگ ها و مونولوگ های اغراق شده دارد و در « من مادر هستم » هم به وضوح می توانید ببینید که کلام شخصیت های داستان چیزی نیست که اغلب در جامعه امروز از آن در این شرایط استفاده شود. باران کوثری و فرهاد اصلانی بهترین بازیگران فیلم هستند. اصلانی در نقش نادر یک دائم الخمر کامل است که به راحتی تماشاگر را با خود همراه می کند. باران کوثری نیز در ادامه روند نقش آفرینی های خوبش، در « من مادر هستم » عالی ظاهر شده است. مطمئناً یکی از دلایل تماشای فیلم « من مادر هستم » بازی باران کوثری است. فرهاد اصلانی در فیلم یک مونولوگ نسبتاً طولانی دارد که ارزش محتوایی خاصی ندارد اما نحوه ادای آن توسط اصلانی عالی است.

فیلم در دقایق آخر یک سکانس وداع دارد که بسیار تاثیرگذار ساخته شده است. این سکانس واقعاً تماشایی است. داستان فیلم جدید جیرانی بستر لازم را برای پایان باز دارد اما جیرانی ترجیح داده همه چیز را به وضوح برای تماشاگر شرح دهد و قصه اش را بطور کامل بازگو کند. به نظرم بهتر می بود که برای به انتها رساندن این قصه یک پایان باز در نظر گرفته می شد تا تماشاگر بیشتر در مورد فیلم و اتفاقاتش فکر کند و جزییات آن را تحلیل کند. در مجموع باید گفت که علی رغم تمام ضعف هایی که « من مادر هستم » در بخش فیلمنامه دارد، سوژه به حدی جذاب است که بتواند تماشاگران زیادی را به چالش بکشد. سوژه خیانت و تجاوز مسئله جدیدی در سینمای ایران نیست اما تا پیش از این کمتر با این جسارت توسط فیلمسازی به تصویر کشیده شده بود. « من مادر هستم » فیلم خیلی خوبی نیست اما جسارتش در روایت داستان – حداقل کمتر مشاهده شده در ایران – باعث می شود تا دیدن این فیلم را به همه توصیه کنم.


در حاشیه :

دقیقا مشخص نیست اولین بار چه کسی از وقوع مشکلات شرعی در این فیلم خبر داد، اما نتیجه هرچه بود باعث تحریک عده ای برای سر دادن شعار مخالفت با اکران این فیلم شد. کار مخالفان حتی به جایی رسید که شعارهای خیابانی در مقابل ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به راه انداختند و حسابی دور و بر فیلم را شلوغ کردند.
گروه موسوم به انصار حزب الله نیز با ارسال بیانیه ای ، به اهالی سینما ( از وزیر ارشاد تا سینمادارن ) هشدار دادند که فقط 24 ساعت فرصت دارند فیلم را از7 سینماها حذف کنند و اگر اینکار را نکنند، خودشان شخصاً فیلم را پایین خواهند کشید!
یکی از درخواستهای معترضان فیلم این بود :« هتاکان امام خمینی ( ره ) باید اعدام گردند »
انصار حزب الله در بیانیه خودشان فیلم را اینگونه توصیف کرده بودند :« این کثیف ترین فیلم با موضوع خیانت است »
فرهاد اصلانی و تعدادی دیگر از سینماگران در اقدامی مشابه در روبروی ساختمان وزارت و فرهنگ ارشاد اسلامی گرد هم آمدند تا از حقشان دفاع کنند و در همانجا هم مردم را دعوت به تماشای فیلم کردند.
افتتاحیه فیلم با حواشی زیادی از جمله سوال های عجیب و غریب مخالفان فیلم از فریدون جیرانی همراه بود که جیرانی هم خیلی سعی داشت با رفتاری خونسرد ، به آنها پاسخ دهد اما فشار عصبی به راحتی در چهره اش قابل مشاهده بود.
در روزهای اکران، بازیگران این فیلم در خبرگزاری ها اقدام به ارسال دلنوشته هایشان از شرایط اکران این فیلم کردند. فرهاد اصلانی در مقاله ای ، به شرح آنچه که در این روزهای اکران بر او گذشته نوشت و پانته آ بهرام نیز در یک نوشته انتقادی درخواست کرد که « یکی بیاید خودمان را از دست خودمان نجات دهد! »
سال گذشته باران کوثری در کنفرانس خبری این فیلم در پاسخ به سوالی درباره این فیلم، این اظهار نظر عجیب و غریب را عنوان کرده بود : «ترجیح می دهم راجع به این فیلم حرف نزم. فیلمی که کارگردانش دلسوزش نیست، منِ بازیگر هم قطعا دلسوزش نخواهم بود و متاسفم برای صحنه های درخشانی که من و حبیب رضایی در آن بازی کردیم.»

 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ارسال در تاريخ سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, توسط سیبادو